معنی کلمه بهره مند شدن

جست‌وجوی «مند» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

معنی بهره مند شدن از به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

بهره مند گشتن. - مستفیض کردن ؛ احسان کردن و نیکی بسیار نمودن. ... فیض بردن، بهره مند شدن، ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ...

[ ح َظظ ] ( ع مص ) بهره مند شدن. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). با بهره شدن. || با بخت شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل ...

معنی بهره مند شدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.

معنی: دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از معانی دیگر : خوش آمدن از، بهره مند شدن، بهره ور شدن، برخوردار شدن یا بودن

مترادف مستفیض شدن: فیض بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...

معنی بهره مند کردن به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

معنی کلمه بهره معنی واژه بهره ... دو روز دور نخواهد شدن ز درگه او ... [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) کامیاب و متمتع و بهره مند. (ناظم الاطباء). بهره مند. کامیاب

معنی بهره مند شدن از - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

مترادف متمتع شدن: برخوردار شدن، بهره ور شدن، تمتع یافتن، منتفع شدن، بهره مند شدن، کامران شدن، کامیاب گشتن معنی انگلیسی :

نکاتی در خصوص ترجمه "بهره مند شدن (مجازی)" به انگلیسی. نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی "بهره مند شدن (مجازی)" باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود.

دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. 25 فرهنگ ... بهره مند

- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن. تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی. محظوظ گردیدن ؛ محظوظ گشتن. محظوظ شدن : و دیگر رسایل و رقاع و فصول از انواع به مطالعه ٔ همه محظوظ گشتم.

سود بردن بهره مند شدن ریشه گرفتن ( کلمه ) تجزیه کردن ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...

استفاده کردن = بهره مند شدن ... از فرمایش های شما بهره مند می شوم ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...

معنی کلمه بهره وری ... [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) کامیاب و متمتع و بهره مند. (ناظم الاطباء). بهره مند. کامیاب

بهره بردن. [ ب َ رَ / رِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) سود بردن. نصیب یافتن. فائده یافتن : پراکنده در دست هر موبدی از او بهره ای برده هر بخردی.

بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ.

دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند ...

دارای بهره و نصیب، سودبرده، کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. معنی بهره مند در لغتنامه دهخدا. بهره مند [ ب َ رَ / رِ م َ ] ( ص مرکب ) کامیاب، متمتع و دارای حظ و نصیب، برخوردار، محظوظ.

ترجمه و معادل کلمه «بهره‌مند شدن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - to profit (فعل) 2 - to benefit (فعل)

معنی و ترجمه کلمه انگلیسی benefit به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - مزیت (اسم) 2 - مراسم خیریه (نمایش و ...) (اسم) 3 - کمک مالی دولتی (اسم) 4 - سود بردن (فعل) 5 - فایده رساندن (فعل)

( شرفنامه منیری ). بهره مند. صاحب بهره : بیشتر بخوانید ... که از بر شدن نیست پای - ) ) ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ...

مستفیذ واژه ی غلط ، بی معنی و نامفهوم در ادبیات فارسی است که برخی افرادی که با واژگان عربی و فارسی آشنایی عمیقی ندارند به غلط جای مستفیض ( به معنای فیض بردن ، بهره مند شدن و. . . ) استفاده می کنند

بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ. (یادداشت بخط مؤلف ) : و از عدل و انصاف خود همگنان رابهره مند گردانید.

- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن . تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی . و جمهور اهل قلم ازمطالعه ٔ آن محظوظ و بهره مند شوند. (تاریخ قم ص 2). - محظوظ کردن ؛ بهره مند کردن ...

با دوستی که گفت مند کردیه موافق ترم چراکه اگه مند فقط به معنی دارا و صاحب باشه در واژه هایی مانند مستمند چندان رسا و گویا نیست مگر اینکه بگیم مستمند یعنی مانده در مُستی و بیچارگی که در این صورت ...